شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۰۴۳۲
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۴۰۲ - ۱۴:۴۸
شوشان ـ  ابراهیم مکوندی(سکوت ) :

- قسم به قلم و آن چه می نویسد؟( سوره قلم ؛ آیه یکم)
- قلم، معجزه ی الهی و آخرین نورِ هدایت در دستانِ پاکِ آخرین رسول خدا(ص) بود.
آن چه از ملک و ملکوت،مهر و قهر،باید برصحیفه ی دلِ بشر می نشست.از گلوی بریده ی قلم، تراوید. و آن گاه که ذوالجناحِ قلم، در کربلای حماسه،
 با خون،لحظه های شکوهمند وصل را بر صفحه ی هستی می نگاشت.بر تارکِ هنر،پرچمِ حق و حقیقت، افراشته گشت...
-قلم، حلقه ی اتصالِ به افکارِ نیک،اندیشه های پاک وفضایل است.
- همان گونه که اگر در راهِ ناصواب و نادرست، بکار گرفته شود.می تواند؛  حلقه ی اتصالِ به افکارِ بَد،اندیشه های پلید و رذایل نیز باشد!
- قلم، طلیعه ی آزادی ، آزادگی و دموکراسی  است.
چنان چه؛ ابزارِ قدرتمندِ استبداد، سلطه گری و اسارتِ آزاد اندیشان نیز؛       می تواند باشد!
- قلم، یگانه نگاهبانِ صداقت، راستی، درستی، عدل و عدالت است.
همان گونه که اگر در دستِ نااهلان قرار گیرد.می تواند به مُخرب ترین ابزارِ ترویجِ نادرستی، ناراستی، ریاکاری و دروغ پردازی ، مُبدل گردد!
- قلم، تیغی برنده و دولبه است .که یک طرفِ آن،راستی و درستی و لبه ی دیگرِ آن،ناراستی و نادرستی می باشد.
- قلم، اگر در اختیارِ نااهل و بی انصاف،  قرار گیرد.و لبه ی نادرست و ناراستِ آن بر صفحه ی کاغذ، نقش بندد. به عنصری ویرانگر و مخرب، جهتِ به مسلخ کشاندنِ عدل، عدالت،انصاف و حقیقت تبدیل خواهد گشت!
- قلم را گاهی به بهای تمامی گنج ها و دارایی های جهان، نمی توان، معامله نمود.و گاه ممکن است؛ به نازل ترین بها، فروخته شود!
و این امر، بستگی به صاحبِ قلم دارد.که بداند ، بفهمد و درک کند؛ که چه می نگارد؟ و چه اندیشه ایی در سَر می پروراند. و ارزش و اعتبارِ قلمِ خویش را به چه بهایی، به حراج می گذارد...
- سخن و اندیشه، پیش از نگارش، باید از استحکام و استخوان بندیِ قوی، برخوردار باشد. تا قیمت یابد و نوشتن، باید مراحلِ طبیعی خود را طی کند. تا به ظرافت و زیبایی برسد. و از همه این ها مهمتر این که دانش ، مطالعه، پژوهش و بینش، باید پشتوانه ی قلم شود. زیرا ننوشتن، بهتر از نوشتنِ بی پشتوانه است.
- صِرفِ نوشتن و قلم به دست گرفتن فضیلت نیست. زیرا قلم به دست گرفتن، برای هرکسی آسان است. اما پایبندی به نوشته و قبول مسئولیت آن ، کار هرکسی نیست جز؛اهل راستین قلم...
- نوشتن باید ملتزم به واقعیت ،حقیقت ، بینش و انصاف باشد.
- اِفراط و تَفریط، آفتِ نوشتن است. چندان که اعجاز قلم، در ایجاز است.
- قلم واقعی، قلمی است که به سترگی و ارزش خود واقف است و توسنِ واژه را تنها در دشت های وسیع واژگان، معنا می گرداند. و چون گوهرتراشی یگانه با احتیاط، در حفظِ ارزش و جایگاهِ قلم ، گوهرِ معنا را می تراشد...
- صاحبانِ قلم، در معرض هزارگونه وسوسه اند. وسوسه ی قلم فروشی، وسوسه ی تعصب و بی انصافی ؛...
 - تنها طریقِ راستی و کرامت است که می تواند حافظِ قلم از رذالت ها و کژی ها باشد.
- در کل، بیشترِ هنرهای هفتگانه، مدیون و وام دارِ قلم و نوشتار هستند.از جمله به هنرِ سینما ، تئاتر، موسیقی،هنرهای تجسمی(رسم الخط)، نویسندگی و شاعری و... می توان اشاره نمود.
- قلم، والاترین و مهم ترین ابزار برای اشاعه و ترویجِ فرهنگ، هنر، توسعه یافتگی و پیشرفت در جوامع بشری، بوده، هست و خواهد بود.
و این امر،  بار سنگین مسئولیتی بزرگ و خطیر را بر دوش و شانه های قلم بدستان به همراه خواهد داشت.
- نويسندگان ، قلم فرسایی می نمایند تا افکار و اندیشه های نهفته در اذهان و اصواتِ چندگانه ی پنهان شده در درون و باطنِ آدمی، عرصه ایی برای بروز و ظهور پیدا کند.ثبت و ضبط شوند.و برای آیندگان به یادگار بمانند. (این نوشتم تا بماند یادگار؛ من نمانم ، این بماند، یادگار)...
- این نکته از آن جایی اعتبار پیدا می کند که؛
-رسول مکرم اسلام ( ص) درباره ی آن، می فرمایید:  *دانش را با نوشتن و ثبت کردن ، به بَند و زنجیر بکشید*
قلم و کاغذ، برای نویسنده، خَم و زُلف و اَبرویِ یار است. و هیچ قدرتی، نمی تواند؛ عشق و اشتیاقِ نوشتن و نگارش را  از او بگیرد.
- نویسنده، با قلمِ خویش،درد و رنجِ جانکاهِ بشریت و تمامیِ سینه سوختگانِ تاریخ را، بر صفحه ی بی جان کاغذ زنده می گرداند...
- مهم ترین وظیفه ی یک نویسنده، نگارشِ دردها، رنج ها و آلامِ مردمِ یک جامعه است.ولی افسوس که تعلقات دنیوی و دغدغه ی نان،قلمِ نویسنده را از نگاشتن برخی حقایق، باز می دارد!
- البته باید اقرار نمایم که هیچ قدرتی، یارای مقابله با این شور، شوق ، اشتیاق و عشق را ندارد.این مهم را ، اهل قلم و نویسندگان، بهتر درک می نمایند.
- نویسندگان و قلم بدستان،چنان چه نتوانند؛ اندیشه ها و نوشته های خویش را به دلایل مختلف، نشر دهند! لذا، این بزرگترین آفت در میانِ نویسندگان است .که از بیانِ اندیشه ها ،عقاید و ذهنیاتِ گران بهای خویش، که در طولِ سالیان متمادی، با مطالعه، تحقیق و پژوهش، بدان دست یازیده اند. ابا دارند.
و از نوشتنِ حق و حقیقت، طفره می روند! باید بدانیم که روشن گری منصفانه، هیچ گونه ایراد و اشکالی ندارد.و باید حرفِ حق را به هر نحوی، بنگاریم.تا چراغی فروزان ، فراروی آیندگان باشد.
- البته و متاسفانه، همیشه؛ تاریخ را ، قومِ غالب، نوشته اند! این نکته نمایان گر این است که بیشتر حقایق و وقایعِ رخ داده در هاله ایی از ابهام، خواهند ماند.
- اگر بخواهیم با اعتدال سخن برانیم.باید اعتراف کنم که در هیچ کجای جهان، آزادی بیان وجود نداشته و نخواهد داشت. و تا ابد هم، این رویه، ادامه خواهد داشت.
حتی در کشورهایی که طلایه دار و مدعیِ آزادی بیان ودموکراسی هستند.نمی توان به آزادی بیان و قلم، امیدوار بود!
نمونه ی بارزِ آن، کشور فرانسه است.
که  حاکمان آن، صدها سال، ادعای دموکراسی و آزادی بیان داشته اند. ولی در اتفاقات و رخداد های اخیر، همگان براین نکته واقف گردیدند.که به هیچ وجه ، درهیچ کجای جهان، نمی توان ، به آزادی بیان و دموکراسی واقعی، امیدوار بود!
- پس باید انتظاری هم از دولت ها و حکومت نداشته باشیم ‌که هرآن چه که قلم بدستان می نگارند. را اجازه ی انتشار دهند.
در سالیان اخیر، با به مددِ فضای مجازی و سایبری، اظهار نظرها و آزادی بیان، در دنیا، گسترش فوق العاده ی نموده است‌.که  جامعه ی ما را هم ، تحت تاثیرِ خود، قرار داده است.
این گسترشِ فناوری های نوین، محاسن و معایبی دارد.که در حوصله ی این مقال، نمی گنجد.
- یکی از معایبی که بسیار مشهود است.
آن است که هر کسی به خود، اجازه می دهد.درباره ی امورات و موضوعاتی که هیچ تجربه و تخصصی در رابطه با آن، ندارد.اظهارِ نظر نماید و قلم فرسایی کند!
- به طور کلی، قلم بدستان و نویسندگان هم، باید جانب احتیاط را داشته باشند.که با نوشتارِ خویش، آب به آسیاب دشمنانِ این آب و خاک پرگهر، نریزند. و بهانه به دست دشمنانِ ایرانِ همیشه جاودان ندهند.
- قلم باید جانب دارِ مصالح و منافعِ میهن و مملکت خویش باشد. باید منافع و مصالحِ مملکت را بر عقاید و تفکرات شخصیِ خودمان، ارجح بدانیم. نویسنده اگر انتقادی می کند.باید انتقاد و اعتراضی که دارد.در جهت سازندگی و ارتقا سلامتِ جامعه باشد.نویسنده نباید منفی نگر باشد. وبا نگارشِ خویش، انرژی منفی، ساطع نماید.و باعث ناامیدی و یاسِ مردمِ یک جامعه گردد.بلکه باید مثبت اندیش باشد.و با نوشته های امیدبخش و روحیه ساز‌ِ خویش، موجی از امیدواری و انرژی مثبت را در جامعه ساطع و پراکنده نماید.نقد و انتقادِ نویسنده، باید منصفانه و تاثیرگذار باشد. و ضمن این که با شهامت و شجاعت، به پلشتی ها و ناراستی های موجود در جامعه می تازد.نقد نمودن را با نق زدن، اشتباه نگیرد.که نقد و انتقادِ بی جا و بی مورد، نتیجه ی عکس را به همراه خواهد داشت.
در پایان متذکر می گردم؛ که:
*قلم*، موثرترین، مهم ترین و کارآمدترین ابزار، عنصر و یکی از ارکانِ اصلیِ ترویج و اشاعه ی فرهنگ ، ادب و هنر می باشد.  همچنین ابزاری ارزشمند و حیاتی  برای توسعه یافتگی و پیشرفت در تمامی جوامع بشری، بوده، هست و خواهد بود.
امیدوارم ؛ نویسندگان و قلم فرسایان ارجمند، قدر، منزلت و شانِ والای قلم و قلم فرسایی بدانند.و برای سرافرازی، سربلندی و جاودانه ماندنِ کشور عزیزمان ایران،قلم خویش را بر صفحات بی جان کاغذ نقشِ زیبا زنند.
- به عقیده ی اینجانب، نویسندگی وقلم فرسایی، باید در جهتِ همبستگیِ ملی، یکپارچگی مردم و تقریبِ افکارِ حکام و مسئولین به افکار واندیشه های عامه ی مردم باشد.‌
- نویسنده ، علاوه بر پاک دستی و امانت داری، باید یک  میهن دوست و وطن پرست راستین و تمام عیار باشد.
اگر به بیوگرافی و زندگینامه ی اکثرِ نویسندگانِ شهیرِ جهانی نظر افکنیم.
بدین نتیجه خواهیم رسید که تمامی اینان، شدیداً و مجدانه ، به کشورِ خویش، عشق مي ورزیده اند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار