شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۰۲۵۹
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۲
شوشان ـ علی عبدالخانی :

چهره و وضعیت عمومی و خدماتی شهر اهواز بگونه ای هست که خود پاسخگوی نارساییهای عمدتاً مدیریتی خود است. بعنوان مثال شخصی که بدون حداقل تخصص و سوابق لازم (و بدون بهره مندی از شرایط مندرج در قانون) برای مدتی هدایت شهرداری اهواز را در دست گرفته بود و در توزیع پُستها و منصبها به شیوه ی فرامعیارانه، سلیقه ای و خاندانی روی آورده و به همین دلیل یا دلایل دیگر کنار گذاشته شد، اخیراً با اظهارنظر در خصوص پلهای شهر اهواز  احتمالاً میل به سکانداری مجددِ این شهر پیدا کرده است.

شاید هم اظهارنظرِ ایشان مقدمه ای آرام برای ورود به عرصه ی انتخابات مجلس باشد. بعنوان شخصی که با بسیاری از جزئیات ریز و درشت شهرداری اهواز طی دو دهه ی گذشته آشنایی دارد، می گویم که وی برای زدودن آثار گذشته، ابتدا به ساکن باید فرهنگ مدیریت خاندانی که اجازه می دهد یک شخص به همراه دو خواهر، همسر و برادر همسر، احتمالاً دختر عمو و دایی ووو بدون لحاظ قانون وارد شهرداری شوند، را صادقانه به نقد بکشد و ورود دسته جمعی بستگان نسبی و سببی خود را محکوم بکند.

اگر معیار برای یک مدیر و یا یک کاندیدا رعایت حداقل عدالت و انصاف باشد، آیا استخدام و پست گرفتن تعدادِ زیادی از بستگانِ نسبی و سببی با حداقل ترین اصول عدالت همخوانی دارد؟ قطعا ندارد، لذا ایشان نمی توانند با ابقای صفات پیش گفته حتی فکر مدیریت قبلی را در سر بپرورانند.

بدون تردید اگر در یک کلانشهر دیگر این شیوه از استخدام و پُست بازی بستگان درجه یک اتفاق می افتاد، اولاً: این شخص هرگز نخواهد توانست که از نام و موضوعات شهرداری بشکل ابزاری برای تحقق اهداف مدیریتی یا انتخاباتی استفاده کند. ثانیاً: در فرض اصرار بازگشت، باید در خصوص فرهنگ واپسگرایانه، رانتی و تبعیض آمیز که اجازه می دهد مجموعه ای از بستگان نسبی و سببی بشکل کاملاً فرامعیارانه وارد شهرداری بشوند و به سرعت جایگاههای معینی را اشغال نمایند و لطمات جبران ناپذیری به اعتماد عمومی وارد سازند و... قبل از هر چیز باید فاصله ی واقعی خود از این فرهنگِ انتفاع محور را مشخص بکند.

به بیان دیگر نمی توان هم داعیه ی انصاف و قانونمداری داشت و هم از استخدام و ارتقای سریع خویشان نسبی و سببی دفاع کرد. این دو با همدیگر جمع نمی شوند. به این مقدار اکتفا می کنیم.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار