شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۹۶۷۲
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۷
شوشان - محمدرضا چمن نژادیان فعال فرهنگی و سیاسی :
در تاریخ معاصر ایران و نیم قرن اخیر آیت الله هاشمی ره از شخصیت‌های موثر و پر نفوذی بودند. که در انقلاب اسلامی ایران با فراز و نشیب‌های آن نقش های اثربخش مثبت و منفی را بازی کرده است. با توجه به ناپختگی و ناتجربگی های مدیریتی که نیروهای همراه و انقلابی در عرصه های داخلی و خارجی داشتند. با عنایت به هوش، ذکاوت و زیرکی بی مانندی که  هاشمی رفسنجانی به ویژه پس از شهادت آیت الله شهید بهشتی داشت. 
همواره امین عملگرا و میدانی بیت امام خمینی ره و عنصر اثربخش در تصمیمات بزرگ و سخت بودند. اکثریت نیروهای اصلی پیرو ایده و آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی در ظل کنش و واکنش‌ های هاشمی تعریف، اداره و مدیریت می شدند. نقش بی بدیل هاشمی در ارکان ساختاری نظام اسلامی تا زمان فوتش خصوصاً در دفاع مقدس و مدیریت قوای تقنینی، اجرایی دوران سازندگی، مصلحت نظام... برکسی پوشیده نیست. لیکن با توجه به هوش بالا، دانش فقهی بروز شده،کسب تجارب مدیریتی وبیان شفافتر راهبردهای سیاسی ممکلت داری که ملهم از دنیا مدرن و داشته های بومی بود. تاکیدات وی به مرور بیشتر متوجه ساختارهای مدنی منبعث از مطالبات تاریخی ملت، قانون اساسی و استیفای حقوق شهروندی گردید. ولی این دیدگاه هیچگاه خوشایند تئوریسین های حکومت اسلامی با مشارکت تزئینی نامدنی نبود. همین دیدگاه متفاوت هاشمی از نظام سیاسی و اسلامی باعث شد، تا هم جناحی های سنتی پر قدرتش کم کم او را از دایره ی خودیها و محارم نظام خارج بدانند.و خشمگینانه در محافل خودیها و نهادهای انقلابی همسو با بولتن سازی های درون سازمانی تخریب نمایند.

هر چند نباید ناگفته بماند، جناح سنتی و رقیبان قوی پدیدار شده ی  هاشمی در زمان حیات امام خمینی ره اکثراً در حاشیه بودند، و منویات شان کمتر نمایان و فروغی کاربردی داشته است. اما شخص هاشمی بخاطر بیرون راندن رقیبان دگر اندیش و بعضاً چپ های هم صنف و خط امامی بود. که از جایگاه برجسته و کسب شده ی خود در انقلاب اسلامی با مانور رانتی نزد بیت امام ره نهایت بهره را به نفع جناح حاشیه نشین بی فروع بکار گرفت. عملکرد هاشمی آن جناح کم ظرفیت و بی توجه به آموزه های دمکراتیک را به متن قدرت و ثروت با سکانداری مملکت وارد کرد. 

هاشمی مصلحانه در صدد همراه نمودن آنان با توجه به منویات حکمرانی و دیدگاه‌های خاص خود بر آمد.  بخصوص پس از دوران سازندگی بود،که شفاف تر در خطبه‌های نماز جمعه به بیان تقسیمات تاریخی، چگونگی تاسیس و استمرار حیات حکومتها پرداختند. و خواهان استقرار نظام سیاسی مبتنی بر تجارب تاریخی بشر، مشارکت اکثریت و میزان بودن رای ملت با سازو کارهای مدرن مردمسالارانه مدنی و دینی مانند نهاد سازی مدنی، سازمانهای مردم نهاد و احزاب داشتند. که با لجاجت و مخالفت هم جناحها و تخریب ایشان به بحران ۸۸ رسید. خطبه ی تاریخی و راهکارهای پنجگانه ی هاشمی برای اصلاح مدیریت امور و کنترل بحران ۸۸ موید این تحلیل می باشد. ولی متاسفانه بخاطر عدم اعتقاد به نصایح مشتاقانه و درد آشنایی ایشان، عدم وجود چشم بینا وگوشی شنوا علاوه بر اینکه توجهی نشد. همین شفاف سازی و اختلاف تئوریک حکمرانی نظام سیاسی و اسلامی نسبت با جناح قدرت گرفته ی وی بود، که باعث حذف تدریجی از ارکان و تریبونهای رسمی تا رد صلاحیت ایشان شد. و موجبات انشقاق درونی، واگرایی سیاسی با خسارات مادی و معنوی زیادی بر ملک و ملت تاکنون فراهم آورده است. 
و از منظر داخلی و خارجی هم اکنون زمینه های نابسامانی مدنی، سرمایه سوزی اجتماعی، تعمیق شکاف بین نسلی، بی توجهی به منافع و امنیت ملی، عدم توسعه ی متوازان، تورم، فقر، فلاکت، تبعیض غیر قابل تحمل، ناکارآمدی،  سخت شدن زندگی حداقلی و آبرومندانه، یاس جوانان از آینده ی مشخص و... همگی ناشی از دیدگاه غیر مشارکتی و نامدنی هستند. فلذا اگر تنها گوش شنوایی برای حرفهای هاشمی بود. و اعتقادی به داده های علمی و دستآوردهای جامعه شناسان دیروز وجود داشت، که امروز و به ناچار در صدا و سیمای نظام ارائه می گردند. امروزه نظام دچار چالش و جنبشی بی سر و ته حرف ناشنوا نبود. به امید فرصت سازی، عبرت گیری و التیام دردهای که مزمن شده اند.
تا با شنیدن صداهای دگر اندیشان متعهد، اصلاح امور، سازماندهی پایگاه های مدنی و اجتماعی از طریق حضور شایستگان ایرانی، کنشگری اثربخش احزاب فراگیر و شایسته سالاری واقعی دینی حکمرانی کارآمد و بهینه سازی گردد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار